ღدنیای منღ

میدونی وقتی زهرا گف گروهشون جور شده ناراحت نشدم ولی شوکه شدم
خیلی جا خوردم یه لحظه چون فک نمیکردم اینقد راحت بخوان قبول کنن
میدونم اگ مثلا چن نفر ب من میگفتن بیا با ما باش من میگفتم ک ما ۵ ۶ نفریم تعدادمون ب شما نمیخوره واقعا نمیدونم چرا تو ذهنم تصورم این بود که بقیه هم مث من رفتار خواهند کرد😂

تا الان ک دارم اینارو مینویسم هنو تو شوک بودم تا اینکه الان متوجه شدم انتظار و توقع بی جایی از بچه‌ها داشتم

اینا رو دارم بت میگم ک اگ یه روزی دوباره خواست خوش خیالی بزنه ب سرم بهم یادآوری کنی ک آدما تو شرایطای اینجوری چجوری رفتار میکنن

(شبی ک برای گروه بندی خبر داده بودن)