وبلاگ رایگان دانلود فیلم و سریال رایگان ساخت وبلاگ رایگان
حذف در پنل کاربری [X]
ღدنياي منღ

ابزار وبمستر

...

۱۳ تير ۱۴۰۳
۱۰:۵۲:۲۴
ღدنياي منღ



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

تايتانيك

۱۳ تير ۱۴۰۳
۱۰:۵۲:۲۳
ღدنياي منღ



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مسافرت كاري

۱۳ تير ۱۴۰۳
۱۰:۵۲:۲۳
ღدنياي منღ
مدير به منشي ميگه براي يه هفته بايد بريم مسافرت كارهات رو روبراه كن

منشي زنگ ميزنه به شوهرش ميگه: من بايد با رئيسم برم سفر كاري, كارهات رو روبراه كن

شوهره زنگ ميزنه به دوست دخترش, ميگه: زنم يه هفته ميره ماموريت كارهات رو روبراه كن

معشوقه هم كه تدريس خصوصي ميكرده به شاگرد كوچولوش زنگ ميزنه ميگه: من تمام هفته مشغولم نميتونم بيام

پسره زنگ ميزه به پدر بزرگش ميگه: معلمم يه هفته كامل نمياد, بيا هر روز بزنيم بيرون و هوايي عوض كنيم

پدر بزرگ كه اتفاقا همون مدير شركت هست به منشي زنگ ميزنه ميگه مسافرت رو لغو كن من با نوه ام سرم بنده

منشي زنگ ميزنه به شوهرش و ميگه: ماموريت كنسل شد من دارم ميام خونه

شوهر زنگ ميزنه به معشوقه اش ميگه: زنم مسافرتش لغو شد نيا كه متاسفانه نميتونم ببينمت

معشوقه زنگ ميزنه به شاگردش ميگه: كارم عقب افتاد و اين هفته بيكارم پس دارم ميام كه بريم سر درس و مشق

پسر زنگ ميزنه به پدر بزرگش و ميگه: راحت باش برو مسافرت, معلمم برنامه اش عوض شد و مياد

مدير هم دوباره گوشي رو ور ميداره و زنگ ميزنه به منشي و ميگه برنامه عوض شد حاضر شو كه بريم مسافرت . 

 

و اين داستان ادامه دارد...



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

ماهي

۱۳ تير ۱۴۰۳
۱۰:۵۲:۲۱
ღدنياي منღ

 

نكته علمي:حافظه ي ماهي 3 ثانيس!

 



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

روز فرشته هاي زميني مبارك

۱۳ تير ۱۴۰۳
۱۰:۵۲:۲۱
ღدنياي منღ
   

موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

مراسم ترحيم پرتغال

۱۳ تير ۱۴۰۳
۱۰:۵۲:۲۰
ღدنياي منღ



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

غلط كردن ما اين جورياس...

۱۳ تير ۱۴۰۳
۱۰:۵۲:۱۹
ღدنياي منღ



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

گل پسر

۱۳ تير ۱۴۰۳
۱۰:۵۲:۱۸
ღدنياي منღ
    قيافه ي پسرااااااااا وقتي از معلم نمره ميخوانننننن  

موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

صومعه شگفت انگيز

۱۳ تير ۱۴۰۳
۱۰:۵۲:۱۷
ღدنياي منღ
صداي كه تا قبل از آن هرگز نشنيده بود .. صبح فردا از راهبان صومعه پرسيد كه صداي ديشب چه بوده اما آنها به وي گفتند :« ما نمي توانيم اين را به تو بگوييم . چون تو يك راهب نيستي» مرد با نا اميدي از آنها تشكر كرد و آنجا را ترك كردچند سال بعد ماشين همان مرد بازهم در مقابل همان صومعه خراب شد . راهبان صومعه بازهم وي را به صومعه دعوت كردند ، از وي پذيرايي كردند و ماشينش را تعمير كردند. آن شب بازهم او آن صداي مبهوت كننده عجيب را كه چند سال قبل شنيده بود ، شنيد.صبح فردا پرسيد كه آن صدا چيست اما راهبان بازهم گفتند: :« ما نمي توانيم اين را به تو بگوييم . چون تو يك راهب نيستي» اين بار مرد گفت «بسيار خوب ، بسيار خوب ، من حاضرم حتي زندگي ام را براي دانستن فدا كنم. اگر تنها راهي كه من مي توانم پاسخ اين سوال را بدانم اين است كه راهب باشم ، من حاضرم . بگوئيد چگونه مي توانم راهب بشوم؟»راهبان پاسخ دادند « تو بايد به تمام نقاط كره زمين سفر كني و به ما بگويي چه تعدادي برگ گياه روي زمين وجود دارد و همينطور بايد تعداد دقيق سنگ هاي روي زمين را به ما بگويي. وقتي توانستي پاسخ اين دو سوال را بدهي تو يك راهب خواهي شدمرد تصميمش را گرفته بود. او رفت و 45 سال بعد برگشت و در صومعه را زد.مرد گفت : « من به تمام نقاط كرده زمين سفر كردم و عمر خودم را وقف كاري كه از من خواسته بوديد كردم . تعداد برگ هاي گياه دنيا 371,145,236, 284,232 عدد است. و 231,281,219, 999,129,382 سنگ روي زمين وجود دارد»راهبان پاسخ دادند :« تبريك مي گوييم . پاسخ هاي تو كاملا صحيح است . اكنون تو يك راهب هستي . ما اكنون مي توانيم منبع آن صدا را به تو نشان بدهيمرئيس راهب هاي صومعه مرد را به سمت يك در چوبي راهنمايي كرد و به مرد گفت : «صدا از پشت آن در بود»مرد دستگيره در را چرخاند ولي در قفل بود . مرد گفت :« ممكن است كليد اين در را به من بدهيد؟»راهب ها كليد را به او دادند و او در را باز كرد.پشت در چوبي يك در سنگي بود . مرد درخواست كرد تا كليد در سنگي را هم به او بدهندراهب ها كليد را به او دادند و او در سنگي را هم باز كرد. پشت در سنگي هم دري از ياقوت سرخ قرار داشت. او بازهم درخواست كليد كرد . پشت آن در نيز در ديگري از جنس ياقوت كبود قرار داشتو همينطور پشت هر دري در ديگر از جنس زمرد سبز ، نقره ، ياقوت زرد و لعل بنفش قرار داشت.در نهايت رئيس راهب ها گفت:« اين كليد آخرين در است » . مرد كه از در هاي بي پايان خلاص شده بود قدري تسلي يافت. او قفل در را باز كرد. دستگيره را چرخاند و در را باز كرد . وقتي پشت در را ديد و متوجه شد كه منبع صدا چه بوده است متحير شد. چيزي كه او ديد واقعا شگفت انگيز و باور نكردني بود.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.....
اما من نمي توانم بگويم او چه چيزي پشت در ديد ، چون شما راهب نيستيد......

 



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]

عاشقتم...

۱۳ تير ۱۴۰۳
۱۰:۵۲:۱۶
ღدنياي منღ

توي همايش روابط زناشوئي ، سخنران از خانمهاي حاضر در جلسه خواست تا در همون لحظه به شوهراشون با اس ام اس بگن " عاشقتم " و بعد جوابها رسيده رو بلند در سالن بخونن :   

 حالا به تعدادي از جوابها توجه كنيد :         

 1- با من بودي ؟؟؟؟!!!   

 2- متوجه منظورت نميشم ؟

 3- باز ماشين رو كجا كوبوندي ؟

 4- چقدر پول لازم داري حاشيه نرو .          

5- چيه باز امشب مامانت اينا دعوتن خونمون ؟          

6- يه راست برو سر اصل مطلب .....          

7- يا خدا باز چه دسته گلي به آب دادي ؟          

8-شما !

يعني من هلاك اين شماره 8 شدم كه اينقدر عاشق زنشه...



موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: ،
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]
ღدنياي منღ
نام و نام خانوادگی :
ایمیل:
عنوان پیغام:
پیغام :
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به ღدنياي منღ است. || طراح قالب avazak.ir